کد مطلب:129454 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

همگام با ابوهره ی ازدی
ابن اعثم كوفی گوید: «چون حسین شب را به صبح آورد، ناگهان مردی از كوفه ملقب به ابوهره ی أزدی آمد و سلام كرد و گفت: ای پسر دختر رسول خدا، چه چیز موجب شد كه از حرم خدا و حرم جدت، محمد (ص)، بیرون آمدی؟

حسین گفت: ای ابوهره بنی امیه مالم را گرفتند و من صبر كردم، ناموسم را ناسزا گفتند: صبر كردم و چون قصد ریختن خونم را كردند، گریختم. ای ابوهره، به خدا سوگند


گروه سركش مرا خواهند كشت و خداوند همه ی آنان را خوار خواهد ساخت و شمشیری برنده را بر آنان مسلط می كند. خداوند كسی را بر آنان چیره می كند كه آنها را از قوم سبأ - كه زنی به آنان سلطنت و بر مال و خونشان حكم می راند - زبون تر سازد.» [1] .


[1] الفتوح، ج 5، ص 124-123؛ و به نقل از آن مقتل الحسين، خوارزمي، ج 1، ص 324؛ و ر. ك: مثير الاحزان، ص 46.